در طراحی بیوفیلیک ما برای ارتباط با طبیعت در خانه هایمان ارزش قائل هستیم، خوشحالیم که برای خانه هایی که منظره دارند، در کنار آب یا پارک هستند، هزینه بیشتری می پردازیم.
اما حتی بدون چشم انداز یا اسکله، خانه ها را می توان به گونه ای طراحی کرد که ما را به روش های ساده و ظریف از طریق طراحی بیوفیلیک با طبیعت مرتبط کند. ما همچنین وقتی در طبیعت هستیم یک کنجکاوی طبیعی داریم که در دوران کودکی به شدت مشهود است، که ما را به کشف فضاهایی در طبیعت سوق می دهد که محافظت، رمز و راز و هیجان را ارائه می دهند.
چگونه می توانیم از این رابطه ذاتی که با طبیعت داریم درس بگیریم و خانه هایمان را طوری طراحی کنیم که خودآگاه و ناخودآگاه ما را به آن متصل کنیم؟
مطالعات نشان می دهد که وقتی به نور روز و منظره در محل کار متصل می شویم، کمتر بیمار می شویم و تمرکز و بهره وری بیشتری داریم.
در خانههایمان، میتوانیم با محو کردن تقسیمبندی بین درون و بیرون و آوردن طبیعت از طریق الگوها و مواد طبیعی، احساس خوشبختی خود را تامین کنیم.
طراحی بیوفیلیک چیست؟
Biophilia به معنای عشق به طبیعت است، بنابراین طراحی بیوفیلیک به معنای استفاده از منابع طبیعی برای ایجاد حس هماهنگی بین معماری مدرن و دنیای طبیعی است.
طراحی بیوفیلیک تمرین ایجاد ارتباط نزدیک تر با طبیعت از طریق روش های ایجاد و ساخت ساختمان ها و مناظر است.
طرحهای بیوفیلیک نیاز ذاتی ما را برای اتصال به طبیعت برآورده میکنند، بنابراین حول محیطهایی متمرکز میشوند که انسانها تجربه کردهاند – روی جنبههایی از طبیعت که به سلامت و رفاه ما کمک کردهاند.
- زندگی روزمره معاصر تمایل دارد که ببیند ما 90 درصد از زمان خود را در داخل خانه می گذرانیم.
بر خلاف بیومیمیکری که به تقلید کامل از جهان طبیعی می پردازد، طراحی بیوفیلیک برای برانگیختن تعاملات مثبت انسان و طبیعت تنظیم شده است.
برای نشان دادن، در حالی که شبیه سازی زیستی می تواند اقیانوس ها را تقلید کند، در عین زیبایی، به محیط های تکاملی و واکنش های اصلی ما متصل نمی شود.
طراحی بیوفیلیک راحتی طبیعت را تکرار می کند که 90 درصد مواقع از آن غفلت می کنیم.
طبیعت برای طبیعت ما جذابیت دارد
طبیعت بر سیستم های شناختی ما تأثیر مثبت می گذارد و نشان داده شده است که سلامت روانی و فیزیولوژیکی ما را بهبود می بخشد.
اگر به نحوه تعامل ما به عنوان انسان در طول هزاران سال با طبیعت توجه کنیم.
به عنوان مثال، آیا میدانستید که مغز ما هنوز به گونهای طراحی شده است که مانند گونههای شکارچی جمعآوریکنندهای که بیشتر عمرمان روی زمین بودهایم، واکنش نشان دهد؟
این بدان معناست که ما دوست داریم برای مثال چشمانداز و پناهگاهی داشته باشیم، یعنی توانایی محافظت از آن در حالی که میبینیم چه چیزی در راه است.
قابل درک است که طبیعت از نظر ذهنی ما را آرام می کند و به همین دلیل طرح های بیوفیلیک نیز همین کار را می کنند. نشان داده شده است که استرس و خستگی ذهنی را کاهش می دهد – طبیعت باعث بازسازی ذهنی می شود.
ما این بازی را ناخودآگاه در یک رستوران میبینیم که ابتدا همه گوشه ها و اگر غرفه ای شکل باشد ابتدا آنها پر و آخر میزهای وسط پر میشوند – معمولاً ما دوست نداریم پشت به یک اتاق باشیم.
ما همچنین وقتی در طبیعت هستیم یک کنجکاوی طبیعی داریم که در دوران کودکی به شدت مشهود است، که ما را به کشف فضاهایی در طبیعت سوق می دهد که محافظت، رمز و راز و هیجان را ارائه می دهند.
به همین دلیل است که هنگام تماشای تغییر فصول، شادی ایجاد می شود، زیرا ترکیبی از الگوهای مورد انتظار اما تغییرات کوچکی است که هیجان را برمی انگیزد.
به همین ترتیب، مسیرهای پرپیچ و خم در پارک ها یا در طبیعت، حس راز فریبنده ای را برمی انگیزد که ما را به کشف بیشتر ترغیب می کند.
چگونه می توانیم از این رابطه ذاتی که با طبیعت داریم درس بگیریم و خانه هایمان را طوری طراحی کنیم که خودآگاه و ناخودآگاه ما را به آن متصل کنیم؟
9 ایده ساده اما خلاقانه برای استفاده از طراحی بیوفیلیک در خانه
ایده اول: هوای تازه
خانههای ما باید به ما اجازه دهند که هوای تازه و نور روز فراوانی داشته باشیم و بتوانیم در صورت امکان پنجرهها را باز کنیم و هوای تازه وارد آن شود.
از طریق یک پنجره باز می توانیم صدای باران، باد یا آواز پرندگان را بشنویم که ما را به فصل و آب و هوا وصل می کند.
این یک مفهوم بسیار ساده است، اما بسیاری از مردم در خانههایی زندگی میکنند که پنجرههایی باز نمیشوند یا هرگز انتخاب نکردهاند آنها را باز کنند.
ما به طور شهودی زمان روز را از طریق دیدن سایهها و نور خورشید در یک اتاق ترسیم میکنیم و به طور غریزی در نقاط گرم آفتابی جمع میشویم.
ایده دوم: نور و سایه
شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد وقتی ریتمهای شبانهروزیمان متعادل است، سالمتر هستیم و دسترسی به نور خوب روز به این امر کمک میکند.
به طور شهودی از طریق دیدن سایه ها و نور خورشید که در یک اتاق حرکت می کند، زمان روز را ترسیم می کنیم و به طور غریزی در نقاط گرم آفتابی جمع می شویم. بنابراین به فضاهایی فکر کنید که بتوانید در آن زیر نور خورشید بنشینید یا جیب های دنج ایجاد کنید.
مرز بین داخل و خارج را محو کنید.
حتی با وجود یک حیاط خلوت، پاسیو یا عرشه کوچک، اتاق های بیرونی را می توان در کوچکترین فضاها ایجاد کرد.
تقریباً در هر آب و هوایی می توان از آنها به عنوان فضای کار یا اتاق نشیمن برای حدود شش ماه از سال استفاده کرد. گذراندن زمان بیشتر در خارج از منزل در حالی که احساس سرپناهی می کنید، جدایی بین داخل و خارج خانه شما را محو می کند.
ایده سوم: عناصر طبیعت را وارد خانه کنید
اغلب اوقات فضاهای داخلی ما استریل هستند و هیچ اشاره ای به طبیعت در آنها ندارند. آوردن طبیعت و عناصر طبیعی به خانه شما می تواند ما را به مکان طبیعی که در آن زندگی می کنیم متصل کند.
گیاهان، دیوارهای سبز کوچک داخلی و آبنماهای ساده، حتی روی میز، ما را به طبیعت متصل می کنند.
مواد طبیعی مانند چوب یا سنگ به ما تغییرات بافتی و الگوی ارائه میدهند که تنوع حسی را که در طبیعت تجربه میکنیم تکرار میکند.
ایده چهارم:ایجاد چشم انداز و پناه
فضاهای بسته که در آن احساس امنیت می کنیم اما در عین حال به دوردست ها نگاه می کنیم به بازیابی احساس امنیت و راحتی کمک می کند.
فضاهای بیرونی که از سه طرف احاطه شدهاند و دارای سقف/سایه هستند، پناهگاهی عالی را فراهم میکنند و در عین حال به ما امکان میدهند که مناظر را بررسی کنیم.
ایده پنجم: اشکال و فرم های طبیعی
امروزه بیشتر مصالح ساختمانی ما تحت سلطه خطوط مستقیم و زوایای راست است. ساختن اشکال و فرمهای منحنی که در امواج، گلها و صدفها مییابیم گران است، حتی اگر تمایل عمیقی به این اشکال و حس نظم، پیچیدگی و زیبایی آنها داشته باشیم.
هر خانه ای نمی تواند اشکال طبیعی را در شکل ساختمان به ارمغان بیاورد، اما الگوهایی از طبیعت می توانند به عنوان نقوش تزئینی مورد استفاده قرار گیرند و در ارتباط ما با دنیای طبیعی قدرتمند باشند.
ایده ششم: نظم و پیچیدگی
طبیعت هم نظم و هم پیچیدگی دارد، در حالی که هر برگ شکل مشابهی دارد، اما اندازه همه آنها کمی متفاوت است.
در خانههایمان میتوانیم خطوط مستقیم و مستطیلها را با اشکال پیچیده مانند فراکتالها و الگوهای هندسی منقبض کنیم.
“چه مکان شما در بیابان باشد، چه در کنار اقیانوس ها، دشت ها یا جنگل های بزرگ، ویژگی مکان شما را درک می کنند و از آن به عنوان تاثیری برای خانه خود استفاده می کنند.”
ایده هفتم: روح مکان
با اقتصاد جهانی و مواد و محصولات مشابه در هر نقطه از کشور موجود است، خانههای ما احساس بیمکانی دارند و دیگر ریشه در مصالح منطقه ندارند و منعکس کننده آب و هوا یا فرهنگ نیستند.
چه مکان شما در بیابان باشد، چه در کنار اقیانوس ها، دشت ها یا جنگل های بزرگ، ویژگی مکان شما را درک می کنند و از آن به عنوان تأثیری برای خانه خود استفاده می کنند.
ایده هشتم: بیومیمیکری
Biomimicry تقلید از فرآیندهای طبیعت و استفاده از آنها در طراحی چیزهای روزمره است که ما می سازیم.
Biomimicry برای ایجاد چسب هایی استفاده شده است که چسبندگی صدف صدف روی سنگ ها را تا استفاده از بافت پوست کوسه در طراحی لباس شنا تقلید می کند. چه چیزی را می توانید در اکوسیستم خود مشاهده کنید که می تواند در طراحی خانه شما استفاده شود؟
ایده نهم: تنوع فضایی
طبیعت تجربیات فضایی متنوعی از چمنزارها گرفته تا جنگلها و کوهها ارائه میکند و فراهم کردن فضاهای متنوع در خانههای ما میتواند تنوع فضایی موجود در طبیعت را تقلید کند و به ما اجازه دهد فضاهایی برای خلق و خوی و وظایف مختلف داشته باشیم.
هنگامی که در داخل هستید، داشتن ارتباط عمیق تر با طبیعت به احساس سلامتی و رفاه شما کمک می کند، اما با یک چیز شروع می شود – به بیرون بروید و در مورد مکان خود بیاموزید. اگر تماشا کنید، گوش کنید و در مورد اکوسیستم خود بیاموزید، آنگاه آماده خواهید بود که درس ها و زیبایی های طبیعت را به درون خود بیاورید.